کاش دهخدا می دانست
دلتنگی … اشک …. فاصله …. بی وفایی….
تعریفش فقط دو حرف است
“تـــو”
*******************************
پیش هر تیغی سپر باید گرفت ، پیش تیغ دوست ” سر ” باید گرفت
*******************************
همدیگر را دور میزنیم تا زودتر به مقصد برسیم
غافل از اینکه زمین گرد است و باز به هم خواهیم رسید . . .
*******************************
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد
یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد . . .
*******************************
.
.
هرچند نمیدانم
خواب هایت را با که شریک میشوی
اما هنوز
شـریک تمام بیخوابی های من تـویی . . .
*******************************
ما آدمها موجودات عجیبی هستیم وقتی میگوییم تنهایم بگذار
یعنی ، بیش از همیشه به وجودت احتیاج دارم . . .
*******************************
رفیق هر شب و هر روزی دل / غمت تا بوده ، بوده روزی دل
بگردان گوشه ی چشمی و بنگر / چه حالی دارد آتش سوزی دل . .
*******************************
من ” آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
“تو ” آنقدر نخواستی که هیچ چیز از “من ” را ندیدی . . .
*******************************
کاش بودم درختی در میان قلب تو ، تا وجودم ریشه می کرد از محبت های تو . . .